«کیهان» علی کریمی و مهران مدیری را به «هیتلر» تشبیه کرد
تاریخ انتشار: ۱۴ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۳۸۹۹۰
کیهان با نقد تند سلبریتیها نوشت: سلبریتیها افراد با نفوذی هستند که این نفوذ و معروفیت و ثروتی که به دست آوردهاند را از طریق همین نظام و ملت انقلابی و مسلمان کسب کردهاند، اما حالا برخی به این معروفیت و مشهوریت و ثروت غره شده و خیالات خامی به سرشان میزند و گمان میکنند میتوانند رهبر شوند و جامعهای را هدایت کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سلبریتیهایی مانند علی کریمی و مهران مدیری و دیگرانی که کم هم نبودند به بهای پول و ثروت بیشتر یا اقامت و تابعیت دست به نفت ریختن به آتش اغتشاش زدند یا اصلا جزو لیدران اصلی دشمن برای آشوبهای خیابانی شدند.
سلبریتیها این بار خیلی بد آبروی خود را بردند و ندانسته و نا آگاهانه فریب خوردند در حالیکه واقعیت این پروپاگاندای رسانهای با رمز مهسا امینی خون خواهی از مرگ نابهنگام دختری جوان نبود چرا که اصلا مرگ این خانم جوان ارتباطی با پلیس و گشت ارشاد نداشت و ادعای ضرب و جرح ادعای پوچی بود که برای ترغیب احساسات جوانان انجام شد.
مرگ امثال مهسا امینی و حتی کل جوانان و نوجوانان کشور و نابودی آینده آنها فرقی برای علی کریمی و مهران مدیری و سایر سلبریتیها ندارد آنهایی که مال و ثروت خود را برداشته و ماهها قبل از این برنامهریزی برای این اغتشاشات در خاک بیگانه و دشمن خلیجفارس جا خوش کردهاند و به خیال خود هیچ تهدیدی برایش فرقی ندارد و با خیال راحت همچون تصویر هیتلر فقط دست خود را به نشانه حمله جلو میبرند و میگویند کف خیابان بمانید و به آشوب ادامه دهید! اما چرا؟
مهسا امینی دختر جوانی بود که آرزوهای ریز و درشت و شیرینی داشت، اما با مرگ نابهنگام خود هم خانواده اش و هم همه ملت و مسئولان را متاثر کرد و تمام آن آرزوها را با خود به خاک برد، اما درس بزرگی به یادگار گذاشت و آن اینکه این نظام و انقلاب با استوری و جودهی عدهای سلبریتی از پای در نمیآید و همه این افراد باید جوابگوی نقش خود در این آشوب و بلوا باشند حالا میخواهد یک استوری ناقابل همچون ایزدیار باشد یا خطدهی آشوب همچون کریمی و یا آتش بیار معرکه همچون مدیری؛ همه باید در دادگاه پاسخگو باشند وگرنه این جریان باز هم تکرار میشود همانطوری که پیش از این بارها تکرار شده است.
منبع: فرارو
کلیدواژه: روزنامه کیهان مهران مدیری سلبریتی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۳۸۹۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کیهان: بسیاری از پهپادها و موشکها، از گنبد آهنین عبور کردند
روزنامه کیهان در یادادشت روز خود مدعی شد که بسیاری از پهپادها و موشک های شلیک شده ایران به هدف خورده است.
این روزنامه نوشت: عملیات تلافیجویانه «وعده صادق» که از سوی بعضی خبرگزاریها از جمله «اسپوتنیک»، تاریخی، قاطع و تعیینکننده خوانده شد، دارای مختصاتی است که به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
۱- این عملیات در فاصله ۱۳۵۲ ش/ ۱۹۷۳ م تاکنون یعنی در طی بیش از ۵۰سال اخیر و پس از عملیات سال ۱۹۷۳ مصر، «قویترین واکنش نظامی» یک دولت به رژیم غاصب صهیونیستی بود. در طول ۵۰ سال گذشته، البته اسرائیل بارها با چالش نظامی و حمله مواجه بوده است که از جمله باید به درگیریهای ۱۸ ساله آن با حزبالله لبنان در فاصله ۱۳۶۲ تا ۱۳۷۹ و نیز درگیریهای ۱۳۸۵ علیه لبنان و نیز درگیریهای آن با فلسطینیها در فاصله ۱۳۸۴ تا همین روزها اشاره کرد. اما واقعیت این است که پس از سال ۱۳۵۲ و متارکه جنگ با رژیم اسرائیل از سوی مصر، رژیم هر چند بهطور مداوم علیه دولتهای منطقه مشغول توطئه بود، با پاسخ نظامی یک دولتی مواجه نشده و در واقع مرحله جنگ دولتها را به نفع خود به پایان رسانده بود.
عملیات انتقامجویانه پهپادی و موشکی جمهوری اسلامی با وجود چالشهای ایران با دولتهای غربی صاحب اسرائیل، با مانع غیرقابل عبور مواجه نشد. در عملیات بامداد یکشنبه، این دولتها بنا به اعتراف رسمی رؤسای آنان در درگیری به نفع اسرائیل دخالت داشتهاند، اما این مداخله منجر به وارد شدن ضربهای اساسی به عملیات ایران علیه رژیم غاصب نشده است و این برای رژیم غاصب یک چالش واقعی و فاقد راهحل میباشد.
درگیر شدن اسرائیل با دولت ایران یک تصمیم بسیار سخت میباشد چرا که ایران میتواند علاوهبر استفاده از ظرفیت عظیم نظامی خود، از ظرفیتهای دیگری از جمله امکان همراهسازی دولتهایی و منفعل سازی دولتهای دیگری در منطقه خود برخوردار است. کمااینکه در عملیات وعده صادق این اتفاق افتاده است. عبور پهپادها و موشکهای ایران در حدفاصل مرزهای جمهوری اسلامی تا عمق فلسطین اشغالی، در فضای تعامل منطقهای دولت ایران رخ داده است.
۲- عبور پهپادها و موشکهای ایران از سامانههای دفاعی متعدد متحدان غربی اسرائیل در منطقه و عبور از سامانههای دفاعی چند لایه خود رژیم، یکی دیگر از مختصات مهم عملیات دفاعی وعده صادق میباشد. همین دو روز پیش «ریشی سوناک» نخستوزیر انگلیس مدعی شد در دفع پهپادهای تهاجمی ایران به نفع رژیم غاصب اقدام کرده و تعدادی از پهپادهای ایرانی را دفع کرده است.
آمریکا در عراق و سوریه حضور دارد و در آنها دارای پایگاههایی است، اما واقعیت این است که در این عملیات، اگرچه تواناییهای دفاعی آمریکا به نفع اسرائیل به صحنه آمد، اما چندان موفق نبود و دلیل آن هم اصابت پهپادها و موشکهای ایران به عمق رژیم با وجود فاصله حدود ۱۵۰۰ کیلومتر میباشد.
خود رژیم صهیونیستی از سامانه پرهزینه گنبد آهنین و دو سامانه پاتریوت و فلاخن داود استفاده کرد، اما با همه اینها بخش عمده پهپادها و موشکها از سامانههای دفاعی تعبیهشده اسرائیل عبور کرده و به دو پایگاه مهم اطلاعاتی و نظامی اسرائیل در شمال شرق و مرکز فلسطین اصابت کردهاند و این در حالی است که مقامات ارشد کنونی و سابق آمریکا با صراحت و مکرر گفتهاند نسبت به امنیت و بقاء رژیم متعهدند.
به همین دلیل غربیها و به طور خاص آمریکاییها و انگلیسیها برای اینکه وانمود شود با کمکهای ویژه آنان عملیات نظامی ایران با شکست مواجه شده است، «بازی عدد» راه انداختهاند! یعنی از یکسو عدد پهپادها و موشکهای شلیک شده ایران را دو تا سه برابر بیان میکنند و از سوی دیگر عدد اصابت موشکها و پهپادها را تقلیل میدهند و این بازی در حالی است که از یکسو گفته میشود اسرائیل برای واکنش به عملیات ایران جلسه ویژه تشکیل داده و نتانیاهو هرگونه اظهارنظر مقامات اسرائیلی درباره عملیات ایران را ممنوع کرده و نیز خود محافل غربی در حین عملیات ایران، حقایق برجسته مربوط به اقدام ایران را تبیین کرده اند.
طی طریق پهپادها و موشکهای کروز و بالستیک، درجه آسیبپذیری و خلأ سامانههای دفاعی را نشان داده است. این آسیبپذیری در حدی است که مقامات تلآویو -پایتخت- گفتهاند عملکرد سامانههای دفاعی اطراف این شهر به صفر رسیدهاند. اسرائیل با وجود این نقطه ضعف بزرگ چگونه میتواند با قدرت مقابل خود به توازن یا بازدارندگی برسد؟
۳- حمله تلافیجویانه «وعده صادق»، یک عملیات مخفی و غافلگیرکننده نبوده و امکان غافلگیری عملیاتی هم در آن وجود نداشته است. از زمانی که حمله رژیم به مقر فعالیتهای کنسولی ایران در دمشق صورت گرفت، یعنی از ۱۳ فروردین ماه، و طی دو هفته پیش از عملیات تلافیجویانه ایران، بارها مقامات ارشد جمهوری اسلامی از حتمی بودن پاسخ ایران صحبت کردهاند. آمادهسازی حجمی از لنچرهای پرتاب هم نمیتوانسته مخفی صورت گیرد.
اینکه در عین حال پهپادها و موشکهای ایران به اهداف اصابت کردهاند، اهمیت زیادی دارد و چه کسی است که نداند قدرت آنکه از قبل اعلام میکند میخواهد ضربه بزند، از قدرت کسی که بدون اعلام قبلی، ضربهاش را میزند، بیشتر است. عملیات بامدادان سپاه در فضای مطالبه برخورد صورت گرفته است و اسرائیل علیرغم هوشیار بودن، متحمل ضربات سخت شده است.
۴- عملیات وعده صادق روی دو نقطه مهم نظامی در شمال و مرکز رژیم صهیونیستی تمرکز داشته است. حمله به پایگاه جمعآوری و هدایت اطلاعات در منطقه «جبلالشیخ» واقع در ۱۵ کیلومتری بلندیهای جولان اشغالی و حمله به پایگاه بزرگ نیروی هوائی موسوم به پایگاه هوائی نواتیم، واقع در حدفاصل جنوب کرانه باختری و شمال دیمونا صورت گرفته و حسب آنچه گزارشگران اسرائیلی و آمریکایی گفتهاند، این دو پایگاه منهدم شده و فعالیت آنها متوقف گردیده است.
حمله ایران نه کور و نه متوجه مناطق غیرنظامی بوده است. ضربه به موقعیت اطلاعاتی و موقعیت عملیاتی نیروی هوائی اسرائیل دارای این پیام است که ایران توانایی آن را دارد که همه موقعیتهای اطلاعاتی و عملیاتی رژیم غاصب را از کار بیندازد. این موضوع را با آنچه در فاصله ۱۹۴۸ تا ۱۹۷۳ در جنگهای عربی با اسرائیل رخ داده مقایسه کنید تا اهمیت عملیات وعده صادق مشخص شود. اسرائیل در جنگهای چندگانه عربی با همین دو نوع پایگاهها، توان اطلاعاتی و عملیاتی ارتشهای بزرگ عربی را خنثی کرد و به کنترل خود درآورد، این پایگاههای جاسوسی و تهاجمی در حکم ابزار حفظ موجودیت و توسعه اسرائیل عمل کردهاند و حیات ننگین رژیم، بسیار وابسته به آنها بوده است. حالا همین دو دسته از پایگاههای حیاتی، از سوی ایران مورد حمله قرار گرفتهاند.
آنچه در روز یکشنبه انجام شد، مشت نمونه خروار توانایی ایران در تحت کنترل درآوردن رژیم غاصب است. اگر حمله روز یکشنبه متوجه یک مجتمع بزرگ اقتصادی -مثلاً بندر تجاری حیفا -یا متوجه یک مجتمع بزرگ انسانی در تلآویو بود و منجر به خسارت سنگین اقتصادی و یا انسانی هم میشد، برای اسرائیل قابل تحملتر بود؛ چرا که تخریب اقتصادی و تلفات انسانی قابل بازگشت است. کما اینکه آنچه در غزه رخ داده، ظرف یک دوره پنج ساله، قابل بازسازی و بازیابی است. مشکل بزرگ رژیم در غزه هم این است که علیرغم ۱۹۳ روز جنگ و تخریب وسیع مجتمعها و اجتماعات انسانی، نتوانسته در ساختار اطلاعاتی و عملیاتی مقاومت اثر عمدهای برجای بگذارد و لذا همین الان مقاومت فلسطین علیرغم ضایعات وسیع اقتصادی و انسانی، در مذاکرات بر شروط خود تأکید میکند. دلیل آن این است که هنوز ساختارهای اطلاعاتی و عملیاتی آن کار خود را انجام میدهند.
حمله ایران به مهمترین پایگاه نیروی هوائی رژیم در شمال پایگاه اتمی دیمونا و انهدام آن به این معناست که ایران قدرت تخریب تمام تواناییهای اطلاعاتی و عملیاتی رژیم که دو پایه اصلی قدرت آن
-در کنار دو پایه سیاسی و روابط خارجی -به حساب میآیند، دارد و این روند، موجودیت رژیم را تهدید میکند.
دقیقاً به دلیل مختصات ذکر شده، «یوسی کوهن» رئیس سابق موساد، بعد از عملیات وعده صادق تصریح کرد «به نفع اسرائیل نیست وارد رویارویی با ایران بشود» و به همین دلیل است که مقامات غربی به کار بردن تعبیر «بازدارندگی» در تفسیر اقدام یکشنبه ایران را، منع کرده تا عملیات تنبیهی ایران، بازدارنده دیده نشود و این در حالی است که نماینده سابق تسلیحاتی سازمان ملل با اشاره به گستره عملیات دفاعی ایران گفت: «اسرائیل عملاً بیدفاع بود». نکته دیگر این است که عملیات وعده صادق ثابت کرد، کمکهای تسلیحاتی، مالی، سیاسی و اطلاعاتی آمریکا و دولتهای اروپایی، به محافظت از پایگاههای اطلاعاتی و عملیاتی اسرائیل در برابر ایران نمیانجامد.
نویسنده: سعد الله زارعی